برچسبها: خانم, مرد, زن, حجاب, مومن, قرآن وحجاب , زینت, اسلام وحجاب, فلسفه حجاب, پیامبراسلام, مسئله حجاب, مسئله حجاب شهید مطهری, شهیدمطهری, مطهری, دختر, پسر, تهاجم فرهنگی, مانتو, مانتوآستین کوتاه, غرب, آمریکا, حجاب مرد, حجاب زن, ,

فاطمه پاره تن من است ( پیامبر اسلام (ص)
السلام علیک یا ایتها الصدیقه الشهیده
حجاب یعنی : من عاشق فاطمه ام !
لبیک یا فاطمه الزهـــــــرا سلام الله علیها
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
حجاب یعنی ضدهوس
درباره مباحثی پیرامون عفاف و حجاب
نقش حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقش مرموزی است. کسی نمیداند، ولی این نقش یک ویژگی دارد و آن اینکه پنهان است. این پنهان با آن نمیدانیم چه فرقی میکند؟ یک فرقهایی دارد. از وصف پنهان بودن نقش فاطمه در هستی در نزد اولیای خدا در دین و حیات بشر، میخواهم به وصف این رمزآلود بودن حیات حضرت زهرا و شخصیت او بپردازم.
بقیه در ادامه مطلب.....
داشتن حجاب مد است و این بی حجابی است که برای زمان قبل از اسلام است که به این نکته خداوند هم در قرآن اشاره کرده است.
وقتی کتابخانه اش را نگاه می کردم غیر از رمان ها و افسانه های خارجی، چیز دیگری به چشم نمی خورد. موقع خداحافظی یک کتاب با موضوع داستان هایی از حجاب به او دادم؛ شاید یک سوم قطر یکی از رمان هایش را هم نداشت،
با اکراه قبول کرد بعد گفت:
نمی دونم کی می خواهی از این کارات دست برداری؛ و در عصر الان زندگی کنی ما که برای عصر قجر نیستیم تا حجاب داشته باشیم؛ عزیزم در این زمان حجاب معنایی ندارد.
با خنده گفتم:
به قول شهید مدرس زمانی می رسد که مساجد و تکایا و…..به عنوان منع خرافات بسته خواهد شد، اما سیل ها از رمان ها و افسانه های خارجی به این کشور جاری خواهد گشت که افکار غربی را در ذهن آنان پرورش می دهد و به سوی فرار از اسلام آنان را سوق می دهد. (۱)
نگاهی به کتابی که در دستش بود انداخت و فکر کنم در ذهن، کتابخانه اش را مرور کرد.
گفتم عزیزم: حجاب داشتن مد است و این بی حجابی است که برای زمان قبل از اسلام است که به این نکته خداوند هم در قرآن اشاره کرده است.
وَ لَا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجَاهِلِیَّهِ الاُولَی وَ….. (۲)
و مانند روزگار جاهلیت (قدیم)زینت های خود را آشکار مکنید.
پی نوشت :
(۱)برگرفته از سخنان آیت الله مدرس (حکایت کشف حجاب)
(۲)سوره احزاب آیه ۳۳
در قرآن مجيد بيش از ده آيه در مورد حجاب و حرمت نگاه به
نامحرم وجود دارد.
برای خواندن آیات حجاب به ادامه مطلب بروید>>>
«حجاب اسلامی، حافظ گوهر زن» | |
|
من يک محجبه ام.
لطفا مرا مسخره کنيد.
چرا که نوح را مسخره کردند. (هود (11):38)
موسي را مسخره کردند. (شعراء (26): 25)
هود را مسخره کردند. (احقاف (46): 26)
و در يک کلمه مسخره شدن، تنها شکنجه ي مشترکي بود که همه ي پيامبران آن را تجربه کردند. (حجر (15):11)
سخت ترين شکنجه اي که بر پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله) وارد آمد. تا آن که خدا براي دلجويي رحمه للعالمين اينگونه فرمود: (اگر تو را استهزا كنند نگران نباش،) پيامبران پيش از تو را (نيز) استهزا كردند. (انعام(6):10 و رعد (13): 32 و انبياء (21): 41).
اما بدانيد خداوند وعده داده است: از آنان روى گردان! ما شرّ مسخره كنندگان را از تو دفع خواهيم كرد. (حجر (15) :95)
تا در روز قيامت بگويند: «افسوس بر من از كوتاهيهايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و از مسخره كنندگان (آيات او) بودم!» (زمر (39): 56).
پس مرا هم مسخره کنيد!
چرا تبلیغات بعضی از شرکت ها و تولید کنندگان، در کشور اسلامی ایران، بی حجاب است؟
منظورم این است که چرا ما برای سود بیشتر، کالاهایمان را با تصاویر زنان بی حجاب خارجی تبلیغات می کنیم؟ (البته بگذریم که در این وسط بعضیها، از زنان بی حجاب ایرانی هم استفاده تبلیغاتی می کنند)
بله شاید بگویید که آنها مسلمان نیستند که بخواهند حجاب کنند؛ ویا این تبلیغات در خاج از کشور است.
ولی سوال من اینجاست که مگر تولید کننده داخلی مسلمان نیست؟ مگر آن شرکت، نماینده یک کشور اسلامی در کشور های دیگر نیست؟
حتی اگر تولید کننده و شرکت ایرانی مسلمان هم نباشد، مگر تابع قوانین جمهوری اسلامی نیست؟
وسوالی هم از مجریان قانون، که چرا بر طبق قانون اساسی با این عمل مجرمانه برخورد نمی شود؟ مگر این نوع تبلیغات، دارای عنوان مجرمانه، بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیست؟ (1)
هشداری به شرکت ها و تولید کنندگانی که اینگونه تبلیغات می کنند:
بر طبق قرآن کریم (2) این جور تبلیغات، که با تصاویر زنان بی حجاب خارجی، که در بعضی موارد بسیار دور از اخلاق و شأن اسلامی است، صورت می گیرد، نوعی ترویج فساد و فحشا می باشد، که خود یک عمل حرام است.
و آن تولید کننده محترم به وسیله یک عمل حرام، کالاهایش را به فروش می رساند و پول و سرمایه حلال خود را مخلوط به حرام می کند.
یادمان نرود که منشاء بسیار از فساد و فحشا در جامعه، تزریق شدن مال حرام در زندگیها می باشد.
============
(1)- تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی تشکیل دهنده جرم عدم رعایت حجاب شرعی است . به موجب این ماده " هرکس علناً در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از 10 روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم می گردد و در صورتیکه مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی باشد ولی عفت عمومی را جریحه دار می نماید ، فقط به حبس از 10 روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد".
(2)- إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ((همانا كسانى كه دوست مىدارند كه زشتكارى در میان آنان كه ایمان آوردهاند فاش و آشكار شود، آنها را در این جهان و آن جهان عذابى است دردناك و خدا مىداند و شما نمىدانید. )) نور /
در پست قبلي اشاره کرديم که با داشتن حجاب ظاهر که همان پوشش باشد، روح عفاف بر جامعه حاکم نخواهد شد؛ بلکه نياز است از حجاب هاي ديگري نيز کمک گرفته شود، که قرآن هم به آن حجاب ها نيز اشاره اي دارد؛
از جمله اين حجاب ها حجاب چشم است که در رابطه با حجاب چشم، هم آيه داريم و هم روايت از آياتي که مي توان براي حجاب چشم از آن استفاده نمود آيه 30سوره نور است آنجا که پروردگار مي فرمايد: قل للمومنين يغضوا من ابصارهم.....که امر مي کند زنان و مردان را که چشم خود را ببندند از نامحرم؛ و از جمله رواياتي که مي توان به آن اشاره نمود اين روايت است که نگاه حرام تيري از تير هاي شيطان است و وقتي که اين آيات و روايات تربيتي را در کنار مسائل علمي روز و نظريه دانشمندان و روانشناسان مي گذاريم به نتايج بهتري از کنترل نگاه و يا همان حجاب چشم پي مي بريم آنجا که روانشناسان چشم چراني را يک نوع انحراف رواني قلمداد مي کنند و مي گويند:
اين انحراف هر گاه در کسي به وجود ايد قابل توقف نخواهد بود و هر لحظه بر ميزان آن افزوده خواهد شد. يک فرد چشم چران هرگز با چند ساعت چشم چراني نمودن قانع نمي شود و اين حالت کم کم در او يک حالت وحشيانه و حيواني خاصي بوجود مي آورد و رفته رفته او را به يک بيماري انحراف رواني ديگري به نام (evojuerism) مبتلا مي سازد. در اين حالت بيمار از تماشاي بدن عريان و ... لذت مي برد و اين مرحله مقدمه ي ايجاد ساديسم است.(1) و چه زيبا قرآن ما را از اين بلا سال هاست که بر حذر داشته است آنجا که فرمود:
چشمهايتان را در نگاه به به نامحرم فرو ببنديد؛ و پيامبر در توضيح آن چه زيبا فرمود:
النظر سهم مسموم من سهام ابليس ...(2)نگاه به نامحرم تير زهرآلودي از تيرهاي شيطاني است؛ و اين مطلب فقط يکي از معايب چشم چراني بود و اين گناه معايب و مفاسد ديگري نيز همچون ايجاد روابط نامشروع دارد که از چشم معمولا صورت مي گيرد که در اين زمينه انشاالله در پست هاي بعدي اشاره اي خواهم داشت.
=============================
(1)برگرفته از کتاب براي چشمهايت ص34
(2)بحارالانوار، ج104ص 38
حجاب گفتار
مي گفت: خيلي دوستم داره، گفتم از کجا فهميدي؟ گفت از حرف زدنش. گفتم از حرف زدنش فهميدي؟ چطور متوجه شدي؟ گفت: آنقدر با محبت و صفا صحبت کرد که فهميدم او هم عاشق من است هر طور باشه مي خوام بدستش بيارم ولو اينکه تمام دنيا مانعم شوند.
ياد آيه قران افتادم که مي فرمايد:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً:
با کرشمه سخن نگوييد تا (مبادا) آن که در دلش بيماري است طمعي پيدا کند، و نيکو و شايسته سخن بگوييد(1)
نمي دونم وقتي بفهمد او با همه مردان اين گونه صحبت مي کند چه حالي پيدا مي کند و چه حالي پيدا مي کند آن دختري که مي دانست اين مرد به اين گونه صحبت کردن او حساس استو حالا قرار است به خاطر روشن کردن طمع وجود او به هر قيمتي که شده با او ازدواج کند ولو با ريخته شدن اسيد بر روي صورتش. چون آن مرد عاشق صداي با محبت اوست.
(دوستان عزيز خواستم تصوير واقعي اسيد پاشي را بگذارم اما دلم نيومد؛ و اين گل و روايت زيبا را تقديم
شما عزيزان کردم.)
=====================
(1)احزاب32
روايت روي عکس:سايت آيت الله صافي گلپايگاني
آيا واقعا تابستان آنقدر گرمه که انسان را وادار کند که در مقابل آفريدگارش بايسته؟ پروردگاري که در عظمتش همين يک آيه کافي است؛ و ما شما را بدين خلقت زيبا بيافريديم پس چرا آفريننده را تصديق نمي کنيد آيا نديديد که نخست شما نطفه اي بوديد؟(1)
ما انسان هاي فراموش کار و ناسپاسي هستيم، و جايگاه و جوهره وجودي خودمان را يادمان رفته است، و ديگر حاضر نيستيم کمي به خودمان سختي بدهيم و گوش به حرف آفريدگارمان و آيات حجابش دهيم و کمي گرماي دنيا را تحمل کنيم .
متاسفانه فصل تابستان شده، و لباس مردهايمان که گويي سايز خودش پيدا نمي شود؛ و لباس زنان از آن بدتر؛ روسري هايي که تور شده اند؛ مانتوهايي که بلوز شده اند؛ آستين هايي که آب رفته اند؛ و تا جايي که توان دارند روي ظاهر همين لباس اندک و جذب کننندگي آن تلاش مي کنند؛ فقط کافي است بگويند مد شده يا مد است؛ حديث و روايات هم يادمان رفته است،يادمان رفته است که امام صادق عليه السلام فرمود:
آتش جهنم را 70بار آب زدند تا که شد گرماي دنيا؛(2) آتش جهنمي که خداوند نام آن را 150بار در قران متذکر شده.....آيا تابستان آنقدر گرم شده که حتي گرماي جهنم رو هم تحت تاثير خودش قرار داده است؟
========================================
(1)سوره واقعه- نَحنُ خَلَقنَاکُم فَلَولَا تُصَدِّقُونَ (57) أفَرَءَيتُم مَّا تُمنُونَ (58)
(2)بحار الانوار جلد? مبحث جهنم- ان نارکم هذه جزء من سبعين جزءا من نار جهنم و قد اطفئت سبعين مرة بالماء ثم التهبت و لو ذلک مااستطاع آدمي ان يطيقها
زن به دليل اين که عواطف و احساسات قوي تري نسبت به مرد دارد، از نظر رواني نفوذ پذيرتر از مرد است و در بين عوامل بيروني، بيشتر از مرد متأثّر مي شود. اين تأثّر و نفوذپذيري وقتي از سوي شوهر باشد، باعث مي شود وحدت و يگانگي رواني زن حفظ شود، اما وقتي از چند منبع باشد و آن زماني است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر مي شود، به آساني تحت تأثير رواني و عاطفي آنان قرار مي گيرد و وحدت رواني او از بين مي رود و با از بين رفتن وحدت رواني، دچار اضطراب و آشفتگي مي شود .
با توجه کردن به احکام حجاب و پوشش در اسلام ، چه از نگاه درون ديني و چه از نگاه برون ديني؛ اولين سوالي که به ذهن مي آيد، اين است که علت و فلسفه داشتن حجاب و پوشش چيست!؟ چرا اسلام انسان ها را به داشتن حجاب امر فرموده است! داشتن حجاب، داراي چه مصلحت و ضرورتي است که از واجبات شمرده شده است؟
از آنجا که آموزه هاي اسلامي و احکام آن؛ مبتني بر علت ها و مصالح حقيقي و واقعي است،از اين رو پي بردن به اين حقايق و دليل ها، اولا براي محکم تر شدن انگيزه هاي مسلمانان در رعايت حجاب مفيد است و در ثاني براي مقابله با شبهات و ردّ دليل هايي در مورد حجاب بيان مي کنند؛ مي تواند کاربرد داشته باشد.
اينکه علت وجود حکم حجاب در ميان اديان و قوميت ها چيست، برخي دليل هايي را ذکر کرده اند و با مخدوش کردن اين ادله، خواسته اند تا اين حکم را مردود بداند، که در اين گفتار قصد بيان اين ادله و بررسي و ارزيابي آنها را داريم تا در نهايت به دليل و فلسفه ي اصلي وجود حکم حجاب در اسلام با توجه به آيات و روايات برسيم.
(چون بيان تمامي ادله در يک پست، بسيار طولاني مي شود؛ اين دلايل بطور چند پست بيان خواهد شد.)
فلسفه چهارم در باب حجاب و پوشش، شباهت زيادي به فلسفه قبلي يعني استثمار زن دارد اما از جنبه ي ديگري داراي تفاوت است و آن اينکه استثمار زن در بحث قبلي از جهت اقتصادي بود اما در اين بحث از حيث اخلاقي لحاظ شده است. علت حجاب زن را عده اي حس خود پرستي و حسادت مرد، نسبت به ديگر مردان دانسته اند که آن باعث شده است تا زن خود را با پوشش از ديگران مصون و دور نگه دارند.
به عقيده ي اين دسته؛ مذهب نيز با اينکه با خود خواهي ها و خود پرستي ها در همه ي زمينه ها مبارزه کرده اند اما برعکس در اين مورد بر حسادت مرد صحه گذاشته است و ان را مقبول فرض کرده و در اين راستا به وضع قانون پرداخته است. برتراند راسل مي گويد:« بشر توانسته است تا حدي در مورد مال و ثروت بر خودخواهي و بخل غالب گردد ولي در مورد زن نتوانسته است بر اين خودخواهي تسلط پيدا کند. » از نظر راسل "غيرت" صفت ممدوحي نيست و ريشه آن نوعي بخل و امساک است.
مفهوم سخن راسل اين است که اگر بذل و بخشش در مورد ثروت خوب است، در مورد زن نيز خوب است. چرا بخل و حسادت در مورد مال نکوهيده است ولي در مورد زن ستوده است؟ چرا اطعام دادن و بذل و بخشش مالي از لحاظ اخلاق اقتصادي مورد تمجيد و ستايش است ولي همين بذل و بخشش و گذشت در اخلاق جنسي مذموم؟!
به عقيده ي اين دسته، اين تفاوت علت معقولي ندارد و اخلاق نتوانسته است در مورد امور جنسي بر خودخواهي و تسلط جويي بشر غلبه کند. بلکه برعکس تسليم خود پرستي مرد شده و صفت "غيرت" را از طرف مرد و "پوشش" را از طرف زن پسنديده دانسته است.
بطور خلاصه: غيرت مرد = حجاب زن
بررسي اين عامل از نظر اسلام:
بقیه در ادامه مطلب>>>>>>>
عده اي حجاب و پرده نشيني زنان را بخاطر ناقص بودن و کمبود داشتن زنان نسبت به مردان مي دانند که اين نقصان را از دو جهت مورد توجه قرار مي گيرد: اولا از حيث جسمي نسبت به مردان و در ثاني از جهت خونريزي هاي سه گانه اي که زنان دارند و سبب تحقير شدن شان مي شود. اينکه عادت ماهيانه زنان نوعي پليدي و نقص باشد، فکري است که از قديم در ميان بشر وجود داشته است و به همين جهت زنان در ايام عادت شان مانند جسمي پليد در گوشه اي محبوس مي شدند و از آنها اجتناب مي شد.اين طرز برخود با زنان، کم کم موجب پرده نشيني و محجوب شدن زن در طول تاريخ شده است و از اين رو بعضي معتقد شده اند که علت حجاب و پوشش زن در اديان آسماني نيز، همين طرز فکر نسبت به زن بوده است.
يهوديان و زرتشتيان با زن حائض ماند يک شيءپليد رفتار مي شده است و از اين جهتهم در زن و هم در مرد اين فکر بوچود امده است که زن موجود پليد و پست است؛ ويل دورانت در کتاب تاريخ تمدن خود آورده است:
« پس از داريوش مقام زن مخصوصا در ميان طبقه ثروتمندان تنزل پيدا کرد. زنان فقير چون براي کار کردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادي خود را حفظ کردند. ولي در مورد زنان ديگر گوشه نشيني در زمان حيض که برايشان واجب بود، رفته رفته امتداد پيدا کردو سرتاسر زندگي اجتماعي شان را فرا گرفت.» {1}
بررسي اين نظريه:
در اسلام و با بررسي روايات ائمه معصومين عليه السلام چنين نظريه اي مورد تاييد نيست و نمي تواند سبب تشريع حکم حجاب و پوشش در اسلام باشد.
اما جايگاه زن حايض در اسلام، با آنچه در قديم مرسوم بوده است متفاوت است. زماني که از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در مورد اين عادت زنان سوال شد، آيه اي که نازل شد، اين نبود که حيض پليدي است و زن حايض پليد است و با او معاشرت نکنيد، بلکه آيه چنين بود:
« يسئلونک عن المحيض قل هو اذي فعتزلوا النساء في المحيض»
پاسخ رسيد که حيض نوعي بيماري تن است و در حين آن بيماري از همخوابگي با او احتراز کنيد و نه از معاشرت با او!
در " سنن ابوداود " جلد اول صفحه 499 در شأن نزول اين آيه مي نويسد : " انس بن مالك گفت عادت يهود اين بود كه همينكه زني از آنها حائض مي شد او را از خانه بيرون مي كردند ، نه با او غذا مي خوردند و نه از ظرف او آب مي آشاميدند و نه با او در يك اتاق مي زيستند . لهذا از رسول خدا در اين باره سؤال شد و اين آيه نازل گشت . رسول خدا از دوري گزيدن از آنها منع كرد و فرمود جز همبستري هيچ ممنوعيت ديگري ندارند " .
====================
1- كتاب مسئله حجاب ، استاد شهيد مطهري
2- سوره بقره آيه 222
از آنجا که ما مسلمانان معتقد هستيم که احکام اسلامي بر مبناي مصالح حقيقي و واقعي تشريع شده اند و ما با انجام دادن آنها به اين مصلحت ها و منافع خواهيم رسيد، و با انجام ندادن آنها متضرر خواهيم شد؛ بنابراين قعطا در وضع حکم حجاب نيز در اسلام فوائد و آثاري مترتب است که کساني که آن را رعايت کنند از آثار آن بهره مند مي شوند.
آثار حجاب را در سه زمينه مي توان بررسي کرد، 1- فردي 2- خانوادگي 3- اجتماعي
البته اين نتايج مربوط به آثار دنيوي رعايت کردن حجاب است و البته آثار اخروي آن بيشتر و پُر منفعت تر است.
آثار فردي حجاب:
بقیه در ادامه مطلب>>>>>>>>>
حجاب، جنبه اي از اطاعت الهي
يکي از آثاري که رعايت حجاب، بدنبال دارد، بالا بردن روحيّه ي تعبّد و اطاعت از خداوند متعال مي باشد. شايد هنوز ما در ترديد و دودلي باشيم که چرا زنان بايد داراي حجاب و پوشش باشند! چرا بايد در سرما و گرما چادر داشته باشند؟ رعايت عفت و پوشش مناسب دختران و پسران در جامعه چه فايده اي دارد!
و همچنين با توجه به شبهاتي که امروزه از سوي مخالفان اسلام و تشيع، در مورد حجاب و چادر مطرح شده است، ممکن است شبهه و اشکالاتي در اين مورد، در جوانان ايجاد کرده باشد.
امّا از سوي ديگر، حکم حجاب و عفاف از احکام قطعي اسلام است و خداوند متعال در آيات 30 و 31 سوره ي مبارکه نور، به آن امر فرموده است:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ يحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکي لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا يَصنَعُونَ(??) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ يَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ يحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْيَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلي جُيُوبهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلا...»
«به مردان مؤمن بگو ديدگان خويش را از نگاه به زنان اجنبي باز گيرند و فرجهاي خويش را نگهدارند اين براي ايشان پاکيزه تر است که خدا از کارهايي که ميکنيد آگاه است (??) و به زنان با ايمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبي فرو بندند و فرجهاي خويش را حفظ کنند و زينت خويش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و بايد که روپوش هايشان را به گريبانها کنند و زينت خويش را نمايان نکنند مگر براي ... »
بنابراين، هرچند ما نتوانيم علت و فلسفه ي وضع حکم حجاب را در اسلام پيدا کنيم ؛ اما چون حکم خداوند است و اوست که ما را امر فرموده است، و به منافع و مصالح ما بيشتر از خود ما آگاه است، اين دستور را رعايت مي کنيم. که با رعايت حجاب از امر الهي اطاعت كرده ايم وعبوديت خويش را با آن به نمايش گذاشته ايم.
عواقب و آسیب شناسی چشم چرانی:
عامل غفلت و فراموشی:چشم چرانی یکی از مصادیق حب دنیا و عامل مهمی برای بروز غفلت از یاد خدا و خود است. غفلت همان چالش اساسی است که انسان در سر راه کمال و سعادت خود دارد و بیداری اولین نیاز او برای حرکت در این مسیر است. چشم چرانی باعث می شود که انسان هر چه بیشتر به خواب رود و از بیداری و یاد خدا دور ماند.
بقیه در ادامه مطلب>>>>>>>>
در این مقاله برخی از روایات اهلبیت درباره چشم چرانی ذکر شده است.
بعضی که در ظاهر نمی توانند قرآن را منکر شوند و در عالم عوامی خود در هر مساله ای می گویند در کجای قرآن نوشته است با اینکه عمده ی احکام از روایات و گفتار پیامبر (ص) و ائمه اطهار به دست می آید ؛ از این رو لازم است که در اینجا به طور فشرده مساله حجاب را از دیدگاه قرآن بررسی کنیم .
الف ـ مهمترین آیه ی حجاب در قران آیه 30 سوره ی نور است که می خوانیم : ای پیامبر !به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند و دامن عفت خود را حفظ کنند و زینت و آرایش خود را جز آنکه قهراً آشکار می شود بر بیگانه آشکار نسازند و باید به وسیله مقنعه و چارقد سینه و گردن خود را بپوشانند و زینت خود را آشکار نسازند جز برای شوهران و سایر افراد محرم خود.
همه مفسران و علما اتفاق نظر دارند که طبق این آیه زنان باید بدن و موی خود را از نامحرم بپوشانند .
بقیه در ادامه مطلب>>>>>>!!!
در اصل معناى منع و امتناع مشترك اند. « عفت » و « حجاب » دو واژه ى
تفاوتى كه بين منع و بازدارى حجاب و عفت است، تفاوت بين ظاهر
و باطن است؛ يعنى منع و بازدارى در حجاب مربوط به ظاهر است،
ولى منع و بازدارى در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون
عفت يك حالت درونى است، ولى با توجه به اين كه تأثير ظاهر
بر باطن و تأثير باطن بر ظاهر، يكى از ويژگى هاى عمومى انسان
است.
بقیه در ادامه مطلب>>>>>!!!
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآنى، حجاب رفتارى زنان در مقابل
حجاب در قرآن نامحرم است.
به زنان دستور داده شده است به گونه اى راه نروند كه
با نشان دادن زينت هاى خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.
وَ لا يَضْرِْبنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ(نور؛ 31 )
و آن طور پاى به زمين نزنند كه خلخال و زيور پنهان پاهايشان معلوم شود.
از مجموع مباحث طرح شده به روشنى استفاده مى شود كه مراد
از حجاب اسلامى، پوشش و حريم قايل شدن در معاشرت زنان با
مردان نامحرم در انحاى مختلف رفتار، مثل نحوه ى پوشش، نگاه،
حرف زدن و راه رفتن است.
بنابراين، حجاب و پوشش زن نيز به منزله ى يك حاجب و مانع در
مقابل افراد نامحرم است كه قصد نفوذ و تصرف در حريم ناموس
ديگران را دارند. همين مفهوم منع و امتناع در ريشه ى لغوى عفت
نيز وجود دارد؛
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآنى، حجاب گفتارى زنان در مقابل
نامحرم است:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِی فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛ 32 )
پس زنهارنازك و نرم با مردان سخن نگوييد؛ مبادا آن كه دلش بيمار (هوا و
هوس) است به طمع افتد.
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛ 30 )
اى رسول ما به مردان مؤمن
بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛ 31 )
اى رسول به زنان مؤمن
بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.
هدف اصلى تشريع احكام در اسلام، قرب به خداوند است كه به
وسيله ى تزكيه ى نفس و تقوا به دست مى آيد:
إِنَّ أَکْرَمَكُمْ عِنْدَ الَّلهِ أَتْقاكُمْ (حجرات؛ 13 )
بزرگوار و با افتخارترين شما نزد خدا با تقواترين شماست.
هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِى الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ
( الْکِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِينٍ؛جمعه(2)
اوست خدايى كه ميان عرب امّى (قومى كه خواندن و نوشتن هم
نمى دانستند) پيغمبرى بزرگوار از همان قوم برانگيخت، تا بر آنان
وحى خدا را تلاوت كند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت)
پاك سازد و كتاب سماوى و حكمت الهى بياموزد؛ با آن كه پيش
از اين، همه در ورطه ى جهالت و گمراهى بودند.=-
از قرآن كريم استفاده مى شود كه هدف از تشريع حكم الهى،
وجوب حجاب اسلامى، دست يابى به تزكيه ى نفس، طهارت، عفت
و پاكدامنى است. آياتى هم چون:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛
اى رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشم ها از نگاه ناروا بپوشند و فروج
و اندامشان را محفوظ دارند، كه اين بر پاكيزگى جسم و جان ايشان
اصلح است.
در قرآن مجيد بيش از ده آيه در مورد حجاب و حرمت نگاه بهنامحرم وجود دارد. يكى از اين آيات، آيه 59 سوره احزاب است.
(يَا اَيُّهَا النَّبِىُّ قُل لِاَزوَاجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِسَاءِ المُومِنيِن يُدنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلابِيبِهِنَّ ذلِکَ اَدنى اَن يُعرَفنَ فَلا يُوذَينَ وَ كانَ للهُ غَفورًا رَحيمًا)
اى پيامبر، به زنان و دخترانت و نيز به زنان مومنين بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند.
و مورد اذيت قرار نگيرند. و خداوند بخشنده مهربان است. جلاب به معناى يك پوشش سراسرى است؛
يعنى زن بايد همه اندامش پوشيده باشد تا همچون گلى لطيف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
برهنگی ، ارزش معنوی زن را از بین می برد و اورا تاحد یک کالا ویک ‹‹ جنس ›› پست می کند زنی که تن و اندام خود را در معرض دید همگان می گذارد و آنچه رابه جنسیت اومربوط می شود به کوچه وبازار می کشد ، در حقیقت می خواهد باتکیه بر ‹‹ جنسیت ›› خویش جایی درجامعه بازکند .
درتاریخ جدید ‹‹ زمان ›› به ‹‹ زمانه ›› تبدیل شده است و انسانها صورت دگرگونه ای یافته اند . دربسیار ی از نقاط جهان صورت مردانه به صورت زنانه تبدیل شده است وزن چهره عفاف وزنانه خود را از دست داده و هرگونه لطف که منزلت زن درآن تعریف می شد از بین رفته است .دیگرنه مرد نسبت به همسر خود احساس ‹‹ شرفی ›› می کند ونه زن نسبت به کانون خانواده ، همسر و فرزندان خود احساس همسری و ‹‹ مادری›› می نماید .
درگوشه و کنار دنیا معانی گذشته همچون ‹‹ مردانگی ›› ، ‹‹ همسری ›› ، ‹‹ مادری ›› ، و ‹‹ تعلیم وتربیت ›› معنا ومفهوم واقعی خود را از دست داده اند .
بقیه در ادامه را حتما بخوانید!!!!!!!!!!!!!
به خاطر پرهیز از طولانی شدن بحث، شرح و بسط بخشی از آیه دوم را که مربوط به مسأله پوشش است در قسمت آینده خواهیم آورد ...
«قُلْ لِلْمؤمنینَ یَغُضُّوا مِنْ أبصارِهم و یَحْفَظُوا فُروجَهُمْ ذلکَ اَزْکی لَهُمْ،
اِنَّ اللّه خبیرٌ بِما یَصْنَعُون و قُلْ لِلْمؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ
و لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنها و لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیُوبِهِنَّ
و لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعُولَتهِنَّ أوْ آبآئِهِنَّ أوْ آبآءِ بُعُولَتِهِنَّ أوْ أبْنآئِهِنَّ أوْ أبنآءِ بُعُولَتهِنَّ
أوْ اِخْوانهِنَّ أوْ بَنی¨ اِخوانِهِنَّ أوْ بَنی اَخَواتِهِنَّ أوْ نِسائِهِنَّ أوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ
أوِ التابِعینَ غَیْرِ اُولِی الاِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أوْ الطِّفْلِ الذَّینَ لَمْ یَظْهَروا علی عَوْراتِ النساءِ
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إلیَ اللّه جمیعا
أیُّها الْمُؤمِنونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». «آیات ۳۰ و ۳۱»
«ورود به محلهای مسکونی و غیر مسکونی دیگران و اماکن عمومی، موضوعی بود که در سه آیه پیش آمد و شرح آن گذشت. در این بخش، دو آیه مورد بحث، ضمن تأکید بر ضرورت پاس داشتن از ادب چشم و خودداری از نگاههای آلوده و صیانت دامن خویش از نگاه دیگران، توسط مردان و زنان باایمان، نخست حکم الزامی پوشش اسلامی را برای بانوان مسلمان بیان می کند و سپس مواردی را که از این حکم کلی، استثنا شده بازگو می نماید. آیه نخست، بیان کننده وظیفه مردان مسلمان و آیه دیگر بازگوکننده مسؤولیت شرعی بانوان مسلمان می باشد؛ مسؤولیتی که به یک معنا از حساسیت بیشتر و ظرافت فزونتری برخوردار است.»
«وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آَبَائِهِنَّ أَوْ آَبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» [۱]
کلمه ی «غض» به معنای روی همْ نهادن پلک های چشم است، و کلمه ی «ابصار» جمع بصر است که همان عضو بیننده باشد و از اینجا معلوم می شود که کلمه ی «من» در جمله ی «مِنْ أَبْصارِهِمْ» برای ابتدای غایت است، و یا برای بیان جنس، و یا تبعیض باشد، و معنایش این است که مؤمنین چشم پوشی را از خود چشم شروع کنند. پس در جمله ی«قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» از آنجایی که کلمه ی « یغضوا» مترتب بر« قل بگو» می باشد نظیر ترتبی که جواب شرط بر شرط دارد قهراً دلالت می کند بر اینکه قول در اینجا به معنای امر است، و معنای جمله این است که به مؤمنین امر کن که چشم خود را بپوشند، و تقدیر آن این است که: « ایشان را امر به غض و چشم پوشی کن که اگر امر بکنی چشم خود را می پوشند»، و این آیه به جای اینکه نهی از چشم چرانی کند، امر به پوشیدن چشم کرده و فرقی ندارد، آن امر این نهی را هم افاده می کند و چون مطلق است نگاه به زن اجنبی را بر مردان، و نگاه به مرد اجنبی را بر زنان تحریم فرموده. و جمله ی «وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» نیز به معنای این است که به ایشان امر کن تا فرج خود را حفظ کنند و کلمه ی «فرجه» و «فرج» به معنای شکاف در میان دو چیز است که با آن از عورت کنایه آورده اند، و در قرآن کریم هم که سرشار از اخلاق و ادب است همیشه این کنایه را استعمال کرده، به طوری که راغب گفته در عرف هم به خاطر کثرت استعمال مانند نص و اسم صریح برای عورت شده است.